فاطمه وعلی

انسان ، مسافرى است كه در سفر خود شش منزل دارد: سه منزل را پيموده ، و سه منزل ديگر بايد بپيمايد.
اما آن سه منزلى كه پيموده است :
1 صلب پدر: چنانكه خداوند مى فرمايد:
فَليَنظُرِ الاِْنْسانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ * يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرائِبِ.
انسان بايد بنگرد از چه چيزى خلق شده ، او از آبى جهنده آفريده شد ه است .
2 رحم مادر: هُوَ الَّذى يُصَوِّرُكُم فِى الاَْرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ^.
اوست خدائى كه شما را در رحمهاى مادران به هر كيفيتى كه بخواهد صورت مى بخشد.
3 دنيا : وَ نُقِرُّ فِى الارحامِ ما نَشاءُ اِلى اَجَلٍ مُسَمىً ثُمَّ نُخرِجُكُم طِفلاً.
ما آنچه را بخواهيم تا مدتى معين در رحمها قرار مى دهيم . سپس شما را به صورت نوزادى از رحم خارج مى كنيم و وارد مرحله نوينى از حيات مى شويد.
و اما منازلى كه بايد طى شود:
1 قبر: ثُمَّ اِنَّكُم بَعدَ ذلِكَ لَمَيِّتُونَ.
پس از مدتى همه شما خواهيد مرد وقبر اولين منزل از منازل آخرت و آخرين منزل از منازل دنيا است .
2 محشر: وَ حَشَرناهُم فَلَم نُغادِرُ مِنهُم اَحَدا وَ عَرَضُوا عَلى رَبِّكَ صَفّا لَقَدجِئ تُمُونا كَما خَلَقناكُم اَوَّلَ مَرَّةٍ.
ما همه مردم را در محشر گرد مى آوريم ، و احدى از ايشان را بجاى نگذاريم و مردم بر پروردگار به صورت صفى عرضه مى شوند و به آنان گفته مى شود: همانا شما نزد ما آمديد چنانكه نخستين بار شما را آفريديم .
3 بهشت يا جهنم :
فَريقٌ فِى الجَنَّةِ وَ فَريقٌ فِى السَّعيرِ.
بايد توجه داشت اكنون ما در حال پيمودن مسيرى هستيم كه به منزل چهارم منتهى مى شود، و زمان طى اين مسافت ، عمر ما است . روزها به منزله فرسخها، و ساعتها به منزله كيلومترها، و نفسهاى ما به منزله قدمها است .
پس بعضى از مردم با منزل مرگ چند فرسخ فاصله دارند. و براى بعضى ديگر از اين مسير تنها چند كيلومتر بيشتر باقى نمانده ، و بعضى در چند قدمى مرگ هستند.
لذا بايد هوشيار بود و خود را براى اين سفر پر خطر آماده ساخت .

عابد زاهدى در ميان بنى اسرئيل 180سال به پرستش خداوند يكتا مشغول بود و لحظه اى او را معصيت نكرد. خبر عبادت آن عابد به ملائكه رسيد.
يكى ازفرشتگان از خداوند سبحان اجازه خواست تا اين عابد را زيارت كند.
خداوند اجازه داد. ملك از آسمان فرود آمد. شش روز در مقابل عابد ايستاد و عابد با او سخنى نگفت و توجه ننمود.
پس ملك به عابد گفت : مرا مى شناسى ؟
عابد پاسخ داد: معرفت پروردگارم مرا از شناخت تو باز داشت .
ملك : آيا نمى خواهى بدانى من كيستم ؟ من فرشته اى هستم كه مشتاق ديدار تو بودم . پس به خدمت تو آمدم و تقاضا دارم مرا موعظه كنى .
عابد گفت : ترا به ده چيز توصيه مى كنم . پس خوب توجه كن تا آنها را بفهمى .
هم عالم باش و هم جاهل ، هم مبغض و هم محب ، هم راغب و هم زاهد، هم سخى و هم بخيل ، هم شجاع و هم عاجز.
ملك : چگونه ممكن است هم عالم باشم هم جاهل ، هم سخى باشم و هم بخيل ؟
عابد پاسخ داد: عالم به خدا باش و به غير او جاهل .
دوستان خدا را دوست ، و دشمنان او را دشمن بدار
نسبت به دنيا زاهد باش ، و نسبت به آخرت راغب .
نسبت به دنيا و ما فيها سخى باش و نسبت به دين خود بخيل .
در طاعت خدا شجاع باش و از معصيت او عاجز.

در زندگی همیشه دنبال موقعیت برترهستیم ,دوست داریم از همه چیز بهترین را داشته باشیم,ولی کمتر کسی به فکر این است که سنگ قبرش چه شکلی باشد,نمی دانم شاید فکر میکنیم هنوز زود است……

امروز به مناسبت سالگرد وفات یکی از بستگانم به قبرستان رفته بودم .دخترم خیلی اصرار کرد مجبور شدم اورا هم با خودم ببرم ولی میدانستم تمام فکر و ذکرم را مشغول خواهد کرد .همینطور هم شد تمام مدت بازیگوشی می کرد.

بعد از اینکه کلی دنبالش گشتم دست مرا گرفته ,مامان بیا بریم جایی تا چیزی بهت نشون بدم.

رفتیم بالای یک قبر که سنگ قبر کوچک وقدیمی داشت.دخترم از من پرسید این قبر یک بچه است ,روی قبر را نگاه کردم گفتم :نه مامان خانم بزرگی بوده .گفت :طفلکی چه شکلی تو این قبر کوچک جاش دادند.خنده ام گرفت دیگه هیچی بهش نگفتم ,ولی تا آخر مراسم به حرف بچگانه او فکر می کردم.

هرچه قدر بزرگ باشی ,قهرمان باشی,رئیس باشی,دانشمند باشی ,وکیل باشی ,وزیر باشی و…..

سنگ قبر مرمر داشته باشی ,یا سنگ قبر کوچک ساده,……

توی همین چند وجب خاک جا می گیری وبس.

چرا برای این چند وجب خاک اینقدر حرص بخوریم؟؟؟؟؟؟؟؟

بیاید قدر کوله پشتی این سفر را پر بار تر کنیم و مقدمات این سفر را فراهم کنیم,نه اینکه بریم دنبال سنگ قبر,چون هر طوری باشه برامون سنگ قبر می خرند,حالا مرمر نشد معمولی می خرند.

عن الصادق - عليه السلام - قال :
امتحنوا شيعتنا عند ثلاث : عند مواقيت الصلاة كيف محافظتهم عليها، و عند اسرارهم كيف حفظهم لها عند عدونا و الى اموالهم كيف مواساتهم لاخوانهم فيها ؛
شيعيان ما و پيروان ما را به سه مساءله امتحان كنيد:
1 - اهميت به اوقات نماز، كه آيا اول وقت نماز را بر پاى مى دارند يا خير؟
2 - حفظ اسرار، يعنى در حفظ اسرار و مسائل محرمانه كوشا هستند ياخير؟
3 - و از حيث توانمنديهاى مالى ، يعنى آيا در مال خود براى برادران دينى سهمى قائلند و دست آنها را مى گيرند يا خير؟
(خصال صدوق ، ج 1، ص 103)

بعد از چند روز فرصت کردم به وبلاگم مراجعه کنم,خیلی کار داشتم ,نذری داشتم باید در ایام فاطمیه ادا می کردم .

سال 92 با همه مشکلاتی که داشتم تمام شد ,با خودم میگفتم اگه روزها اینقدر سریع نمی گذشت وما در مشکلات می ماندیم ,چه اتفاقی می افتاد .

در سالی که گذشت محبت خدا رابه وضوح لمس کردم .روزهایی که در بیمارستان بالای سر پسرم بودم مدام میگفتم خدا یااین بچه شیعه است حفظش کن .

حالا که ده ماه از این اتفاق گذشته وپسر ده ماهه ام کنارم سر و صدا میکند ومعجزه الهی را با چشم میبینم سوالی ذهنم را مشغول کرده است که آیا من شیعه واقعی هستم؟

مردى از شيعيان خدمت حضرت صادق عليه السلام آمد و شكايت از فقر و تنگدستى نمود حضرت فرمود (انت من شيعتنا و تدعى الفقر و شيعتنا كلهم اغنياء) تو از دوستان مائى و اظهار فقر و تنگدستى مي كنى با اينكه تمام شيعيان ما بى نياز و غنى هستند.

آنگاه فرمود ترا تجارت پرفايده ايست كه بى نيازت كرده عرض كرد آن تجارت چيست ؟ فرمود اگر كسى از ثروتمندان بگويد روى زمين را براى تو پر از نقره ميكنم و از تو ميخواهم دوستى و ولايت اهل بيت پيغمبر را از قلب خود خارج كنى و نسبت به دشمنان آنها دوستى و محبت پيدا نمائى آيا حاضر ميشوى اين كار را بكنى ؟ عرض كرد نه يابن رسول الله (ص ) اگر چه دنيا را پر از طلا بنمايد! فرمود پس تو فقير نيستى : بينوا كسى است كه آنچه تو دارى نداشته باشد، حضرت مقدارى مال به او بخشيدند و مرخص شد.